سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قدرت! سیاست! د یا نت!!

نمی دانم چرا بعضی ها برای رسیدن به خواسته شان حاضرند به هر دری بزنند و حتی دیواری!! البته از مسلمانان که بعید است!!
این را که گفتم یاد مطلبی از استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب حماسه ی حسینی،ج1 افتادم که داستان پیش نمازی را عنوان می کند که در یکی از روستاهای دور افتاده برای گریاندن مردم در عزای امام حسین(ع) سنگ به سرو صورتشان می زد تا گریه کنند(در تاریکی البته)!! و در توجیه کارش نیز می گفت که:«این مردم با هیچ روضه ای گریه نمی کنند و چون گریه کردن بر امام حسین(ع)اجرو ثواب زیادی دارد و من دیدم که راه گریاندن این ها منحصر به این است که سنگ به کله شان بزنم از این راه این ها را می گریانم»!!!
آخر این چه حرفی است؟و به قول خود استاد:«چه غوغایی است»؟ با این بهانه که:هدف وسیله را مباح می کند!!! که البته در این داستان شعور مردم نیز زیر سوال می رود که خوب هر شب این سنگ ها و این بساط،باز برای چه در آن مجلس حاضر می شده اند؟؟
و نکته ی قابل ذکر این است که ما دقیقا نمی دانیم این داستان مربوط به چه زمانی است ولی مربوط به هر زمانی هم که باشد حتی چهار سال پیش!!!!! بعید نبوده چنین رفتاری از مردم یک روستای دور افتاده که حتی رئیس جمهور خود را نیز نمی شناختند! البته توهین نباشد،تقصیری نداشتند!به گذشته های دور که کاری نداریم اما همین نزدیک ها هشت سال که حکومت ارباب و رعیتی بود!! هشت سال هم که آزادی(یعنی خود را از قید و بند رسیدگی به مردم آزاد کردن)!! انتظار بیشتری نمی شود داشت! می شود؟؟
باید خطاب به برخی آقایان(همان رجال  به اصطلاح سیاسی)! عرض کرد که:
در حال حاضر زمانه عوض شده است،دیگر مردم آن مردم نیستند،مردم، الان خیلی هوشیار تر شده اند! باز هم یاد داستانی افتادم که البته این یکی در زمان معاویه اتفاق افتاده بوده است، که وقتی«سوده» بعد از شهادت امیر مومنان علی(ع) برای گرفتن حق خود و قومش نزد معاویه می رود و معاویه چاره ای جز گردن نهادن بر حق نمی یابد رو به این دختر کرده و می گوید:علی شما را گستاخ کرده است.
این کلمه ی گستاخ به نوعی از همین کم آوردن ها و تخریب های امروزی محسوب می شود! که خوب باید گفت جناب دکتر محمود احمدی نژاد نیز کاری کرده اند که امروز مردم به کمتر از حق خود قانع نخواهند شد و ذره ای کوتاه نخواهند آمد(البته اشتباه برداشت نشود!منظور این نیست که ایشان علی هستند منظور این است که علی وار رفتار می کنند). زیرا عملا دیده اند که رئیس جمهورشان چگونه غیورانه در مجامع بین المللی از حقوق مسلم کشور عزیزمان ایران و ملتش دفاع کرده اند و ذره ای نیز کوتاه نیامده اند و از ترس تحریم و جنگ، مسئله ی گفت و گو ! را به میان نیاورده اند بلکه عملا آغاز گر گفت و گوی دلها(قدیم ها می گفتند گفت و گوی تمدن ها)!! شده اند.
باید خطاب به این آقایان گفت(خصوصا یکی شان)!!؟ که خوب یادمان هست در انتخابات گذشته چگونه سعی داشتید با یک جمله ی رهبر خود را محبوب جلوه دهید! بله خوب یادمان هست!
حالا چه شده که رهبری و تدبیر رهبر کبیر انقلاب که در دنیا انقلابی بزرگ به پا کرد را خدشه دار می کنید و... .خوب با این کار ثابت شد که زیر سوال بردن شعور مردم و تخریب منتخبشان نیز برای شما کاری ندارد! دارد؟؟!
آقایان بس است! هدفتان چیست که این گونه به تب و تاب افتاده اید؟ چرا از هر وسیله ای برای رسیدن به اهدافتان استفاده می کنید؟؟شعور قشر تحصیل کرده را نیز زیر سوال می برید و هندوانه زیر بغلشان می دهید؟؟چند تا چند تا؟؟ همان پنجاه تومانی که کف دستتان گذاشتند کافی نبود؟!
یک انسان چیزی مهم تر از آب رو هم دارد مگر؟ چرا خود را دستمایه ی خنده ی ملت قرار می دهید؟ چرا؟؟؟ آخر چه عایدتان می شود که ارزش این همه آب رو ریزی را دارد؟؟
شما دیگر جواب گوی این ملت نخواهید بود!این ملت دیگر هوشیار شده است و از حق و حقوق خود کاملا آگاه است!شما هم بهتر است دست از تخریب بردارید و آب رو مندانه کنار بکشید و یا اگر هم کنار نمی کشید آب رو مندانه بمانید!!! که «یدالله فوق ایدیهم».

 


نگاشته شده در چهارشنبه 88/2/16ساعت 2:14 عصر به قلم طیبــــــه علـــــی حدیث عشق ( ) |

Design By : Pichak