سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شهر ها هر روز شلوغ و شلوغ تر میشود و خیابان ها و کوچه ها و پیاده رو ها هم!
با دیگر وضعیت ها کاری ندارم فعلا فقط از پیاده رو ها میخواهم بگویم!
ای برادر و خواهر و شهروند و هموطن گرامی، چرا این قدر بی دقت نسبت به محیط اطرافمان و چرا اینقدر عجله؟!
از کنار یک بنده ی خدا که عبور میکنی چرا تنه میزنی و سرت را پایین می اندازی و می روی؟
فکر نمی کنی شاید نمونه ی بارزی از حق الناس باشد که در روز بارها و بارها تکرارش میکنی؟
فکر نمی کنی شاید آن کسی که تنه ی شما را نوش جان نمود مشکلی دردی چیزی داشته باشد؟
یک نمونه اش خود من، آرنجم مشکل دارد به صورت عادی کسی از کنارش هم که عبور می کند درد می گیرد چه برسد به اینکه تنه هم بخورد!
درد تا مغز استخوان فرا میگیرد وجودم را و ضعف میکنم.
آی ای انسان! روی اعمال و رفتارت بیشتر دقت کن و مصادیق را نیز در نظر بگیر که این مدل تنه زدن هم خودش حق الناسی است.

حالا این بحث جدای از بحث آقایان محترم بود که نمیدانم واقعا با چه هدفی با چشمان بسته راه می روند آنوقت می نشینند و رانندگی خانم ها را مسخره می کنند.
اول راه رفتنمان را درست کنیم و مسئله محرم و نامحرمی را دست کم نگیریم بعد از رانندگی دیگران انتقاد کنیم!
این خود خود ماییم که فرهنگ ساز گذشته بوده ایم و هستیم و خواهیم بود، خود خود خودمانیم این را باور کنیم، فرهنگ خودمان را بالا ببریم و سپس از رسانه و... انتقاد کنیم.
از همین امروز و همین حالا دقیق تر شویم شاید نتیجه داد، مجانی است به امتحانش می ارزد، امتحان کنیم!


نگاشته شده در شنبه 90/3/14ساعت 4:42 صبح به قلم طیبــــــه علـــــی حدیث عشق ( ) |

مگه چیه؟! دلم گرفته خوب!

کنار خونه ی خدا نمیشه آدم دل تنگ باشه؟!

این روز ها بدجوری دل شکسته ام، پر از گریه، از بی ... ، شاید اگر این بی ها رو نشمرم بهتر باشه!

الله اعلم.


نگاشته شده در پنج شنبه 90/1/25ساعت 1:40 صبح به قلم طیبــــــه علـــــی حدیث عشق ( ) |

_ زمانی در کتابی خوانده بودم جن های شیعه هنوز عزادار حسین (ع) هستند و اینکه می گویند اگر زیاد بخندی آخرش گریه است به این دلیل است که این جن ها ناراحت می شوند از شادی افراطی ما شیعه ها و کمی گوش مالیمان می دهند.اما مدینه و مکه که بیایی تا آخرین لحظه ی عمرت داغدار و علی و آلش و تمام شیعیانش خواهی ماند.

_ در ایران که بودیم دوستی از اهالی قم می گفت انسان این علما و مراجع و بزرگان و عالمان را که می بیند از خودش نا امید می شود.
اما این جا که بیایی کلی به خودت امیدوار می شوی شک نکن!

_ معمولا اکثر افرادی که در قم به جمکران می روند با دیدن آن گنبد و مناره یاد مدینه می افتند اما مرا آنقدر وابسته ی جمکران کرده اند که با دیدن این گنبد خضراء پیامبر(ص) دلتنگ غروب های سه شنبه ی جمکران می شوم!


نگاشته شده در دوشنبه 90/1/22ساعت 3:10 عصر به قلم طیبــــــه علـــــی حدیث عشق ( ) |

Design By : Pichak