دل،ارتش،ملت،گل
خاری درون سینه ام
قلبم چه درد می کند
خونم به جوش آید،ولی
ناگاه تبم سرد می کند
من عاشق این میهنم
میهن مرا طرد می کند؟!!
در شک و تردید و غمم
رهبر چه ها کرد؟می کند!
دل را رها کن کار تو
هرآدمی مرد می کند!!!
تیری رها کن سوی دل؟!
ملت چه ها کرد؟می کند!!
گل در سلاح و چهره ام
هی رنگ را زرد می کند!
ملت،درون سینه ام!
قلبم چه درد می کند
این گل،هزاران گل ازاین
تقدیم هر فرد می کند
دل با زبان عقل گفت:
این کار،جوان،مرد می کند!!!
نگاشته شده در دوشنبه 87/11/14ساعت
3:38 صبح به قلم طیبــــــه علـــــی حدیث عشق ( ) |
Design By : Pichak |